بچه های اجاره ای موضوع تازه ای نیست بلکه عده ای سود جو این بچه ها را از والدینشون کرایه میکنند ومیروند با انها گدایی میکنند این بچه ها هر چقدر کوچکتر باشند بهتر هستند اما سه چهار ساله هم دارند من این را از پسر بچهای در بوشهر چندسال پیش شنیدم اون چادر مرا چسبیده بود کمکم کنید واقعا متاثر شدم گفتم پدر ومادر داری گفت اینجا نیستند گفتم کجایند من بروم پیش آنها گفت خیلی دوراست گفتم باکی زندگی میکنی شاید کسانی تورا بربایند گفت نه آقا غام هوامون رت داره دختربچهای همین وقت ازآن طرف خیابان دوید جلوگفتم این کیه گفت اونهم مثل من هست گفتمچقدر مزدمیگیرید گفت هیچ مزد مارا دوهفته یکبار میده به بابام اون بما غذا وجا میده گفتم بروپیش پلیس گفت ای خانم ماها حتی شناسنامه هم نداریم همانجا روزمین نشستم نمدانستم چکار بایدپسربچه درخواست پول کرد کمکش کردم گفتم راست میگی شناسنامه نداری چرا؟گفت بابام میگه اگر شناسنامه داشته باشی گیر پلیسها می افتی

                                            مدیر وبلاگ تسنیم

بیاد لحظه های طلایی خدمت وروزهای شیرین بیاد ماندنی .نه تنها برای من برای همکارانم برای همه کسانی که به دفتر کارم مراجعه میکنند وبرای نام مقدس وشیرین ودوست داشتنی حضرت رقیه سه ساله امام حسین ع یازده سال با ایشان بودن وتمسک جستن استمداد طلبیدن ومتوسل شدن چه مشکلات که برطرف نمودوچه افتخارات که  آفریند وچه تاریکی ها که روشن شد وچه دردها که شفا یافت وما  ارداتمندان ساحتش را بیش از پیش یاری نمود.با این همه مشگل گشایی بازهم غریب است غریب .ونامردمانی به اسم میخوانندش سینه میزنند .ودرعمل حقش را غصب میکنند.

 وچه بدبختی از این بدتر .اما لحظات پرخیر وبرکت که به چشم دیدیم با دل باورش داریم آن لحظه های که کسی با مراجعه به دفتر کاردرعمق بی پناهی درماندگی با دلی مملوغم آمده  مطمئن نیست  تردید دارداز همه جا رانده ودرمشکل خود مانده است .بادقت به حرفهایش گوش دادیم به او پاسخ مثبت دادیم. جای شما خالی لحظه های که صدای شکستن بغض غم تکانت میدهد  آنجا زبان شکر است که با قطرات اشک عجین میشود وخدا شاهد وناظر .فرشتگان بال بال زنان به گردت به طواف می آیند وتونیستی همه چیز اوست .آنچنان شادمان میشوی که زمین را سجده میکنی وخدارا با ته دل سپاس میگویی. همه باهم شادمان میشوند وبا زبان بی زبانی به هم نگاه میکنند ومن خوب میفهمم پس با تمام وجود متوسل به حضرت رقیه س شده  واز ایشان کمک میطلبم وچنین است که هیچکس محروم نمیرود 

        اثر صدیقه اژ ه ای   مسئول انجمن مدد کاری حضرت رقیه خاتون  اصفهان 

                                                                             مدیر وبلاگ تسنیم

بیایید.دست در دست هم نیروی عظیم منفی یابی را تشکیل بدهیم آن را مکتوب کنیم بررسی و جدا سازی کنیم برای کارشناسی وپس از بررسی دقیق بدون غرض ومرض صادقانه برای کنار گذاشتن افعال وافکار منفی ذهنی با انتخاب بهترین جایگزینها یک برنامه مستدل ومنطقی فرهنگ اجتماعی اخلاقی سیاسی علمی پزوهشی مردمی را تشکیل بدهیم وبا تمام وجود از نهادینه کردن پاسداری وتقویت آن بکوشیم برای اینکار بایداز خودشروع کنیم از کشمکش وخود خواهی منیت باید دل کنده تنها برای اقتدار فرهنگ وآرمانهای ارزشمند توانا وکوشاباشیم .این یک حرف نیست یک باور قدرتمند است دربیداری اذهان در هرکجا از نزدیکترین افراد تا دور ترین  با گفتگوی رودر رو .ارسال پیامک وبلاگ وهروسیله ارتباط جمعیدیگر انجام بدهیم ما تا خودمان همت نکنیم اتفاقی رخ نخواهد داد باید این کار درون جوش باشد نه دیکته وابلاغ باید باور کنیم وبه ایستیم خودمان را ملزم کنیم .در جامعه ما افکار منفی وباورهای اشتباه بسیا راست به خصوص من در آوردی آن من درآوردیهای فامیلی محلی قومی و...

  اثر صدیقه اژ ه ای  

 مدیر وبلاگ تسنیم

خوشبخترین افراد کسانی هستند که توانسته اند با خودشان دوست باشند وکنار بیایند دلشان برای خودشان می تپداز خود فاصله نگرفته وقبل از هرکس وهر چیز خود را شناخته  وبروحیات خویش واقفنددر دنیای امروز این خوشبختی گم شده است وهیچکس برای بدست آوردن آن تلاش نمیکندهرکس دوربین ذهنش را روی دیگری ذوم کرده واورا مورد تجزیه وتحلیل قرار میدهد در دنیا یک نفر پیدانمیشود که از خودش وخلقیات ورفتارش عکس بگیرد یکبار بنشیند سر سفره نقد وخودشنقد کند بدون حس یک جانبه نگری وگرایش عاطفی منطق وخرد را برخودحاکم کند ودر دادگاه وجدان خویش پاسخگوی کردار گفتار خویش باشد

                اثر صدیقه اژ ه ای              مدیر وبلاگ تسنیم

چهارده روز است در راهم مسیری  طولانی را  باید طی  کنم گاهی کولبارم را برزمین میگذارم تا کمی خستگی از تن برون کنم دراین سفر همه امکانات موجودرا باخود دارم  کولبارم سنگین است گاهی برای حمل آن پشتم خم میشودوقدرت قدمهایم را میگیرد باید از بسیاری از آنها چشم بپوشم  تا کولبارم سبک تر شود یک ترس موهوم مرا رنج میدهد شاید این به کارت آید وآن اما نه این سفر با همه سفرها تفاوت دارد در این سفر ابزار تودل تو وباور تو  است ومهمترین ابزارارده محکم وایمان متبلور است نمیتوانی بدون آنها قدمی بر داری تصمیم خود را جدی گرفتم وهمه آن چیزها که مرا بخود مشغول میداشت ومرا تامین کرد از خود جدا کردم با یک برنامه ریزی نو محدودیتهایی را که باید رعایت کنم وتعریفی که ازین سفر داشته باشم برایم مهم شد در این سفر من آدم منظمی باید باشم وقت شناس هوشمند ودارای انگیزه وعشق به نشانه ها توجه کنم پرتگاهها را بشناسم طبق برنامه به پیش بروم نه طبق امیال نفسانی خود  . حدود را بشناسم رعایت کنم با هرکس روبرومیشوم از رفتار تا کدار وداد ستد وغیره حواسم باشد براعضاء جوارح خود کنترل داشته باشم زبانم نگاهم واین میسر نبود مگر این که روی خودم ومعرفت شناختم از خو د.هستی وجامعه افزون گردانم من کجا هستم برای چه وچه کس مر ادعوت کرده است بدینجهت کوشش کردم تابا هر قدم سبکبال سفرکنم وگرنه می مانم از کنار برکه های خنک گوارا عبور کردم بدون این که لبی تر کنم مناظرفراوانی را مشاهده کردم اما گذاشتم وگذر کردم گاهی بخودم نهیب زدم حرکت کن  به راهم ادادمه دادم خورشید همچون کوره آتشفشان برجسم جانم می تابید ومن در نیمه روز گر . میگرفتم در میان این گر گرفتن دوربین عکاسی ذهنم فعالانه عکس میگرفت هرچه میخواستم در اختیارم بود اما من از آن استفاده نمیکردم همسفر من همه جا دستم را میگرفت  گاهی خستگی وعطش اما همسفر من میگفت تشنگی را تجربه کن او به من میگفت عمر سفر کوتاه است تو باید به دستاورد آن بیشتر توجه کنی به صدای زنگ کاروان گوش بسپار تا آرام بگیری .صدای زنگ کاروان بیدارم میکرد ومیدیدم همه مردم در حال رفتن هستند کسی از کسی چیزی نمی پرسید در این سفر من هرچه دلتنگی بود فروگذاشتم از بخل حسرت هوس نفسانی خودم رامبرا کردم باگذشت هر روز گندمی را در در زمین میکاشتم وبه آن آب میدادم در چشمه سار نماز خود را شستشو میدادم با عطر صلوات خودم را معطر می نمودم ودر بین راه دست هر افتاده را گرفتم ودستاوردی بسیار با ارزش که دعای خیر مردم ولبخند آنان بود را دریافت نمودم دعای خیر مردم خوب وبا وفا مردمی که دوستشان دارم  در این سفرکولبارم را که پر از محبت وعشق بود هزینه کردم ونوشتم خدایا نشانم بده راه نیکی خیرعطا کن براین بنده دریای حلم  دراین سفر من از ظلمت این عالم به سوی نور پناه می جستم وهمسفر من ایمان من بود  وبگذریم که چه عجایب دیدم وچه مرامها ومن براهم ادامه دادم تا روز آخرو گزارشهای بعدی موفق باشید

اثرصدیقه اژ ه ای 

                               مدیر وبلاگ تسنیم