یادمان باشد .روزی سفر خواهیم کرد از پیله تن برون خواهیم رفت قفس تن را خواهیم شکست اما حالا که در آن قرار داریم چه باید باشیم جهان تن روح آسمانی ما را در خود محصور نموده ما مثل شکوفه برشاخسار هستی شکوفا شدیم تا به ثمر برسیم چرا؟کال از سر شاخه هستی جدا شویم بگذار این قصه تا وقت دیگر
بهار در راه است چندین بهار مهمان این سفره گسترده روح نواز بو ده ایم .چند بهار دیگر خواهیم بود.بهار در راه است طبیعت بساط بدیع خود را خواهد گسترد وهمه را برسر این خوان پر نعمت فرا خواهد خواند
وما برای تحول وتغییر چه برنامهای تدوین نمود ه ایم
زنده ایم برای خوردن یا می خوریم که زنده بمانیم .
وقصه .دیگر. دگران کاشتند وما خوردیم مابکاریم دیگران بخورند.
وپرسشی از ما ؟ که من بی معنا است اگر ما نباشد.
روح ما اسب تند روی است که دره ها ودامنه ها را با هر سختی می پیماید تا به قله های رفیع ما را برساند -
روح ما پروانه ای است که از زندان تن با بال بلند به سوی بوستانهای فردوس پرواز خواهد نمود
روح ما ستاره ای است که برفراز هستی صعود خواهد کرد . روح ما شاهینی است که آسمانها را در خواهد نوردید .
این روح پر خیر را در یابیم که جسم ما مرکب ماست قدر هردو را باید بشناسیم ومراقب باشیم مثمر ثمر باشیم
مدیر وبلاگ تسنیم