افراط وتفریط این مشکل اساسی جامعه ماست در هر کاری همین طور هستیم بجای منطق وعقل گرایی احساسی عمل میکنیم گاهی
نمیتوانیم احساسات خود را جهت مناسب بدهیم دقت نمیکنیم که هر کار جایی وهر نکته مکانی دارد دقت نمیکنیم که تک تک ما حقوق
شهروندی داریم وتک تک ما نسبت بهمدیگر مسول هستیم. چه چهارشنبه هایی که با ایجاد سروصدا با عث مرگ بیماری شدیم وخانم بار
داری سقط جنین کرد وکسی از هول سرو صدا سکته کرد وچه چشمها که کور شد وچه چهر های زیبای جوانی که کریح المنظر شد ودست
وپا ها که آسیب دید وچه شبی که خیل سوختگان در زیر قیچی جراحی گوشت پوستشان چیده شد ووالدین آنان چه رنج ومرارت بسیار بردند
وچه وقتها که هدر رفت وفرصتها که سوخت وازمیان رفت در همسایگی ما پسری از دوپا آسیب دید و تا پایان عمر باید روی صندلی چرخدار
بنشیند این قسمتی از افراط وتفریط ماست
حتی در مراسم وسوگواریها هم همین طور عمل میکنیم کسی که بخشی از کارش هویه کردن بود میگفت یکبار که من اسبان را داغ میزدم
یکی از آنها مرد ومن از آن زمان زندگیم به بد بختی کشید پرسیدم برای چه هویه میزدی یا داغ گفت برای تعزیه گفت رویش مینوشتم یا اباالفضل
آنروز آنقدر ناراحت شدم که چه انسان نادانی اصلا اطلاعی از سیره وعملکرد خاندان اهل بیت ندارد دین را به چیزهای من در آوردی وتعصبات
سطحی میشناسدوقتی از او در باره نمازش پرسیدم گفت خدا مرا ببخش در این باره کوتاهی دارم ونمیدانستم با هویه کردن اسبها وقاطر ها
دارم کناه مرتکب میشوم فکر میکردم اگر چنین کنم اباالفضل العباس حاجتم را میدهد آنها که بمن میگفتند چنین کار را انجام بده پول خوبی هم
به من میدادند وچه موضوعهای دیگر که مجال در اینجا نیست
مدیر وبلاگ تسنیم